{معرفی کتاب جهان چگونه مدرن شد؛ روایت یک پیچ تاریخی}
وقتی پوجو براچولینی، این منشی بیکارشده پاپ مخلوع در زمستان سال ۱۴۱۷ میلادی کوههای آلپ را پشت سر میگذارد تا به صومعه دورافتادهای در جنوب آلمان برسد، تنها و تنها یک وسوسه در سر دارد. این شکارچی کتاب در واپسین روزهای قرون وسطا و اولین جرقههای رنسانس بهدنبال یک کتاب آمده است، کتابی فراموششده که کشیشان عبوس آن زمان، نگهداری و جستوجوی آن را خوش نمیدارند: «در باب طبیعت چیزها» اثر تیتوس لوکرتیوس شاعر رومی. کتاب جهان چگونه مدرن شد روایت یک کاتب جسور است که با مهارتهایی چون خوشزبانی و خط خوش، معرف یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای رنسانس اروپا میشود.
در اروپای قرون وسطا، جستوجو درباره کتابهایی که به قبل از دوران مسیحیت ارجاع داشتند چندان شایسته نبود. این کتابها را گرچه برخی اوقات نسخهنویسان بازنویسی میکردند، اما رویهمرفته با عنوان کلی «پاگان» طرد میشدند. پاگان اشارهای نهچندان محترمانه به ادیان قبل از مسیحیت اروپا بوده و این موضوع شامل فلسفه و علوم یونانی و رومی میشده است. پس شگفتآور است که همین میزان از کتب، اکنون باقی مانده است. کتاب جهان چگونه مدرن شد داستانی خیرهکننده از یکی از تلاشهای اومانیستها یا انسانگراها برای احیای تفکرات ماقبل مسیحیت است، تفکراتی که بهدلیل دیدگاه زمینی خود در تقابل کامل با کلیسا قرار میگرفتند. این کتاب علاوه بر نگاه علمی و پژوهشی درخور، نثر ادبی جذاب و گیرایی نیز دارد.
شناسنامه کتاب
عنوان: جهان چگونه مدرن شد؟
نویسنده: استیون گرین بلَت
مترجم: مهدی نصراللهزاده
ناشر: نشر بیدگل
خرید کتاب جهان چگونه مدرن شد از دیجیکالا
درباره نویسنده
استیون گرین بلت، نویسنده جهان چگونه مدرن شداستیون گرین بلت، نویسنده جهان چگونه مدرن شد
استیون گرین بلت (Stephen Greenblatt) نویسنده، شکسپیرشناس و مورخ ادبی آمریکایی یکی از پایهگذاران تاریخگرایی جدید است. این مکتب در نظریه ادبی رویکرد جدیدی در خوانش متن اعمال میکند، رویکردی که خود گرین بلت از آن با عنوان شاعرانگی فرهنگی یاد میکند.
این استاد دانشگاه هاروارد از دهه ۸۰ میلادی تأثیر زیادی بر فضای آکادمیک داشته است و کتابهای زیادی را ویراستاری و تألیف کرده است. دوره رنسانس و مطالعات بر روی شکسپیر، حوزه تخصصی گرین بلت است. برخی از مهمترین کتابهای او «اراده در جهان» و «بیوگرافی شکسپیر» است. بیشتر کتابهای این نویسنده بخشی از پروژههای جمعی بوده است؛ مثلا او در پروژه منتخب ادبیات انگلیسی برای مؤسسه نورتون نقش داشته است.
گفتنی است استیون گرین بلت، بهجز دانشگاه هاروارد، در مدرسه عالی پاریس، دانشگاه فلورانس، دانشگاه کیوتو، دانشگاه آکسفورد، دانشگاه پکن و همچنین آکادمی آمریکایی رم نیز تدریس میکند.
درباره کتاب
کتاب جهان چگونه مدرن شد یکی از معروفترین کتابهای استیون گرین بلت است. عنوان اصلی این کتاب «The Swerve» بهمعنی چرخش است و فقط عنوان فرعی آن (How the World Became Modern) در ترجمه فارسی آمده است. این کتاب در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش غیرداستانی و در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه معتبر پولیتزر شده است.
در این کتاب، گرین بلت داستان پوجو براچیولینی را روایت میکند که در قرن ۱۵ بهعنوان منشی پاپ در دستگاه واتیکان خدمت میکرد. این منشی پاپ پس از کشمکشهایی که به خلع بالداساره کوسا یا پاپ جان بیستوسوم منجر شد، مدتی از کار بیکار شد. او از همین فرصت استفاده کرد و به صومعههای جنوب آلمان رفت تا آخرین نسخه کتاب «در باب طبیعت چیزها» را پیدا کند: کتابی که ایدههای نابی را به دنیای آن زمان معرفی میکرد. گویی پوجو براچولینی، این اومانیست دربار پاپ، گوهری را از نهانخانهای بیرون کشیده است که تاریخ را تغییر خواهد داد و تاریخ این رسالت را بر دوش او گذاشته است.
ساختار کتاب
کتاب جهان چگونه مدرن شد از یازده فصل تشکیل شده است. در فصل نخست، با عنوان «شکارچی کتاب»، پوجو براچولینی را معرفی میکند و سفر او به جنوب آلمان برای یافتن کتاب در باب طبیعت چیزها را شرح میدهد.
فصل دوم، «لحظه کشف»، زندگی راهبان و کار پرمشقت نسخهبرداری را توصیف کرده است. در اینجا، پوجو براچولینی در صومعهای دورافتاده با مجموعهای از کتابهای رومی روبهرو میشود که نام برخی از نویسندگان آنان را نه او و نه هیچکدام از دوستان اومانیست او نشنیده بودند. همانجا بود که پوجو با کتاب در باب طبیعت چیزها نیز روبهرو میشود: کتابی زنجیرشده بر یکی از میزهای کتابخانه صومعه.
در فصل سوم، «در جستوجوی لوکرتیوس»، نویسنده نقبی به گذشته میزند و به سنت ساخت کتابخانه در خانههای اشراف در سراسر امپراتوری روم اشاره میکند: زمانی که خانههای اشرافی عموما از کتابهای پاپیروسی یونانی انباشته شده بودند. در این فصل، درمورد تأثیر لوکرتیوس از اپیکور و ایده اتم، که درونمایه اصلی در باب طبیعت چیزها است، توضیح داده میشود.
در فصل چهارم، «جور زمان»، نویسنده به نکته مهمی اشاره میکند. بسیاری از آثار خطی یونانی و رومی به دلایل طبیعی از میان رفتهاند و نشانی از آنها باقی نمانده است. همین میزان باقیمانده نیز بیشتر ناشی از سنت نسخهنویسی قرون وسطاست.
شهر فلورانس، مرکز اومانسیتهای قرن پانزدهمشهر فلورانس، مرکز اومانسیتهای قرن پانزدهم
در فصل پنجم، «زایش و نوزایی»، دوباره به قرن پانزدهم باز میگردیم. کلید طلایی پوجو براچولینی برای ورود به کار دفترداری و کاتبی، مهارتی است که در دنیای مدرن بیمعنا شده است: خوشخطی. او در فلورانس خطی نو ابداع میکند که تا همین امروز مبنای حروفنگاری است. در همین فصل به جنبش اومانیستی آن دوره ایتالیا تحت تأثیر پتراک نیز اشاره میشود: جنبشی که تفکرات و تمدن انسانگرای پیشامسیحی مربوط به متفکران و اندیشمندان رومی و یونانی را ارج مینهادند و میستودند. این فصل با توصیف روابط پوجو و حلقه اومانیستهای فلورانس مانند نیکولو نیکولی و سالوتاتی ادامه پیدا میکند.
در فصل ششم «در کارگه دروغ» پوچوی جوان برای یافتن فرصتهای تازه عازم رم میشود. مهارتهای ارزشمند او در بارگاه اسقفهای و کاردینالهای رم نیز ارج و مقامی مییابد و میتواند مدارج را یکی پس از دیگری طی کند تا به مقصد والاتر خدمت در دستگاه پاپی میرسد؛ دستگاهی که پر از فریب، بدبینی، ریا، تزویر، فساد، تجمل و پولپرستی است.
در فصل هفتم، «چالی برای صید روبهان»، کار در دستگاه پاپی موجب شد پوجو غرق در مطالعه در ادبیات لاتین شود و به تاریخ روم باستان گرایش پیدا کند. این موقعیت لذت بخش موجب تحولات بعدی زندگی فکری و کاری او شد که در این فصل بررسی میشود. البته دسیسهها و کشمکشهای دستگاه پاپی هر دم پوجو را از کار موردعلاقه خود بازمیداشت. در این فصل خواننده با سیاست و روابط آن زمانِ این دستگاه بهتر آشنا میشود.
فصل هشتم، «وضع امور، یا طرز بودن چیزها»، فصلی است درمورد کتاب در باب طبیعت چیزها اثر لوکرتیوس. کتابی نهچندان آسانخوان با ۷۴۰۰ سطر شعر. خواننده در اینجا با عقاید فلسفی و فکری لوکرتیوس بیشتر آشنا میشود و توصیفی کامل از کتاب و اهمیت این کتاب نادر را دریافت میکند.
در فصل نهم، «بازگشت»، شرح دریافت نسخه بازنویسیشده در باب طبیعت چیزها و آوردن آن به فلورانس است. جالب آنکه نه از نسخههای صومعه و نه از نسخههای بازنویسیشده پوجو هیچ نشانی امروز موجود نیست. رها کردن رم و سمت منشیگری برای پوجو ارزان تمام نشد. در این فصل، مشکلات او هنگام بازگشت به رم و ایتالیا شرح داده میشود.
در فصل دهم، «پیچشها»، به نسخههای متعدد کتاب در باب طبیعت چیزها پرداخته میشود.
فصل یازدهم، «زندگیهای پسین»، درباره تأثیر کتاب در باب طبیعت چیزها بر معاصران و دوران پس از خود است.
بخشهایی از کتاب
تیتوس لوکرتیوس شاعر رومی و نویسنده «درباب طبیعت چیزها»تیتوس لوکرتیوس شاعر رومی و نویسنده کتاب در باب طبیعت چیزها
«اومانیستها»، عنوانی که دلبستگان این حوزه مطالعاتی به آن نامیده شدهاند، با ژرفکاوی در متونی که از روم باستان باقی مانده بود میدانستند بسیاری از کتابهایی که از زمانی معروف بودند با بخشهایی از کتابها همچنان مفقودند.
پوچو راهبان را دوست نداشت. او راهبان برجستۀ بسیاری را میشناخت، مردانی دارای جدیت اخلاقی سترگ و برخوردار از فضل و دانش بسیار. اما در کل آنها را افرادی خرافی، نادان و به طرزی مأیوسکننده تنبل میدانست.
«انسانها بدترین مصیبتها را بهخاطر بیگانهترین خواهشها متحمل میشوند؛ و در همان حال ضروریترین امیال را نادیده میگیرند، چنانکه گویی آن امیال بیگانهترین امیال در نسبت به طبیعت باشد.» فیلودموس در ادامه میگوید، محال است که آدمی بتواند با لذت و خوشی زندگی کند «مگر آنکه با انصاف و احتیاط و احترام بزید و مگر آنکه شجاعانه و صبورانه و کریمانه زندگی کند، و باز مگر آنکه دوستی کند و انساندوست باشد.»
سخن آخر
این کتاب توجه محافل اکادمیک و مردم را به یک اندازه به خود جلب کرد. جوایز بسیاری که به آن تعلق گرفت در این جلبتوجه بیتأثیر نبود، گرچه برخی نیز از آن انتقادهایی کردند. میتوان آن را نمونهای از کاری علمی دانست که با نثری فصیح، توجهات را به خود جلب میکند و بر لبه علم و داستان حرکت میکند.
پرترهای که استیون گرین بلَت از مرز میان قرون وسطی و رنسانس ترسیم میکند، به شیوه خودش، اکتشافی در متنها است که نتیجهای شگفتآور به همراه دارد.